سروده های استاد مرتضا کیوان هاشمی

طبقه بندی موضوعی



چامه از من است . . .

پرده ی اول :
گفتگویمان گل انداخته بود . در لابلای سخنانم تک بیتی زیبا خواندم بسیار خوشش آمد گل از گلش شکفت، به اندازه ای خوشش آمده بود که به به و چه چه کنان قلم و کاغذ خواست تا بنویسد، و آنگاه که فهمید سراینده ی چامه کسی نیست مگر خود من! سگرمه هایش درهم رفت قلم و کاغذ به کناری نهاد و از نوشتن چامه در گذشت.

پرده ی دوم :
گفتگویمان گل انداخته بود . در لابلای سخنانم تک بیتی زیبا خواندم، بسیار خوشش آمد گل از گلش شکفت، به اندازه ای خوشش آمده بود که به به و چه چه کنان این بار نخست نام سراینده را از من پرسید، برای اینکه او را بیازمایم به دروغ گفتم:
- از حافظ است
گفت: خودم گمان می کردم شعری بدین زیبایی از شاعر قَدر قدرتی باید باشد و آنگاه به به و چه چه کنان قلم و کاغذ خواست و آن را نوشت آنگاه که می خواست نام سراینده را در زیر چامه بنویسد به او گفتم:
- سروده از من است! نه از حافظ
قلم و کاغذ به کناری نهاد و با خشم گفت: مرا سر کار می گذاری؟؟!

پرده ی سوم :
از آن به بعد هرگاه که گفتگویمان گل می اندازد و من تک بیت زیبایی چاشنی سخنانم می کنم . دیگر تلاش می کند خوش آمدنش را از من پنهان کند زیرا می ترسد که مبادا چامه از من باشد .

#مرتضی_کیوان_هاشمی

@keyvan_hashemi

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی